باید ترس رو کنار بگذارم ...

ساخت وبلاگ
گاهی به یه چیزایی باور داری یا عادت کردی که طول میکشه تا بفهمی اشتباهه و اون عادت یا باور رو کنار بزاری. امروز فهمیدم که یکی از مهمترین مشکلات آواز خوندن من اینه که هنوز می‌ترسم از بلند خوندن و با حجم خوندن. البته ریشه این مشکل رو میدونم کجاست. اول اینکه من آدم خجالتی ای بودم. علاوه بر این چون در خانواده ما و حتی در فامیل نزدیک ما هیچ موزیسین یا خواننده و یا حتی مداح وجود نداشت. هیچی از آواز نمیدونستم. و خب کسی که تا نزدیک سی سالگی آواز نخونده باشه و حتی تلاش جدی هم نکرده باشه، نمیتونه به این زودی راه بیافته. دلیل دوم اینه که من هنوزم اعتماد به نفس کافی توی آواز ندارم. یعنی حس میکنم صدای من قشنگ نیست یا حداقل به قشنگی صدای دیگران نیست. به خاطر همین  کمتر میخونم. در حالی که برای پرورش صدا باید زیاد آواز خوند. 
دو سه جلسه قبلی من خوب بود ولی این جلسه ضعیف بودم. وقتی مقایسه میکنم می بینم که اون جلسات من درس رو آماده کرده بودم، به دفعات زیاد خونده بودم و روش تسلط داشتم به خاطر همین با شجاعت بیشتری و بدون استرس سر کلاس خوندم. حتی جلسه قبل که درس رو حاضر نکرده بودم و تصنیف خوندم، چون اون تصنیف رو خیلی دوس داشتم و بارها توی خونه خونده بودم، بدون نگرانی اجرا کردم و راحت تر صدامو رها کردم. اما ابتدای این جلسه صدای من خیلی ضعیف و خفه بود جوری که استاد شاکی شد. البته تقصیری نداشتم، چون گلوم درد میکرد و می ترسیدم که صدمه ببینه. در واقع چون هفته پیش سه روز پشت سر هم  خیلی زیاد تمرین کرده بودم، صدای من خراب شده بود و بعدش سه روز استراحت کردم.  خب این وضعیت خوبی نیست، چون بهتر بود تمریناتم رو یهویی زیاد نمیکردم. 
به هر حال این جلسه گذشت و من برای جلسات بعدی باید بهتر تمرین کنم و این اشکال خیلی مهم یعنی ترس و تردید داشتن رو کنار بزارم.  البته نسبت به سال پیش یا چند ماه پیش خیلی بهتر میخونم ولی هنوز یه مقداری تردید و ترس توی صدای من هست. نباید نگران باشم که کسی از صدای من خوشش نمیاد. نباید نگران باشم که مثلا شاید یه نفر خوابه. ( ساعات تمرین من و جای تمرین من جوری هست که مزاحم کسی نیست ). 
باید هر طور که شده دوباره هفته ای یکی دو بار برم کوه و اونجا تمرین کنم. توی زیرزمین نمیتونم روی اوج ها کار کنم. همش نگرانم که اگه مثلا از نت فا  بالاتر بخونم، صدا همسایه ها رو ممکنه اذیت کنه. متأسفانه نمیتونم خودم بیرون وایستم و ببینم چقدر صدا  میاد. و آیا صدای من شنیده میشه از بیرون یا نه. ولی توی کوه این نگرانی رو ندارم. نکته مهم دیگه اینه که بدنم ضعیف شده و عضلات شکم و پلهوها نیاز به تقویت دارن تا بتونم قویتر و بهتر آواز بخونم.  باید هر وقت که هوا زیاد سرد نبود برم کوه. 
برای رسیدن به هر هدف بزرگی باید کارهای بزرگ انجام داد و تلاش فراوانی کرد. هیچ چیز ارزشمندی به آسانی به دست نمیاد. برای داشتن صدای خوب باید خیلی زحمت کشید. حتی افرادی که ژنتیکی صداشون خوبه هم باید تمرین کنن و صداشون رو پرورش بدن. من که یه صدای معمولی دارم باید خیلی بیشتر تلاش کنم. .... فایتینگ ... 
دنیای شگفت‌انگیز بی‌نهایت‌ها...
ما را در سایت دنیای شگفت‌انگیز بی‌نهایت‌ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dinfinityworld9 بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 2:44